اگر فکر کنی افسرده ای ، افسرده می مانی. اگر فکر کنی ناشادی ، ناشاد می مانی. این فقط چرخش در تفکر است. اگر تصمیم بگیری شاد باشی ، می توانی شاد شوی.
مردم فکر می کنند به این خاطر خوشحال نیستند که دلیلی برای ناراحتی شان وجود دارد.
واقعیت درست برعکس است :
ادامه مطلب
یکی از شایعترین بیماریهای دنیای امروز افسردگی است که فقیر و غنی، پیر و و جوان، زن و مرد نمیشناسد. کمک به افراد افسرده زمانی اهمیت دو چندان مییابد که یکی از نزدیکان و اعضای خانواده شما به ان مبتلا باشد؛ در این شرایط وظیفه شما تنها یک درد و دل ساده نیست و ممکن است مسئولیت سنگین تری را در درون خود و نسبت به این فرد احساس کنید. بنابراین مهم است که بدانید چگونه و با چه روشهایی میتوانید به درمان افسردگی و فرد افسرده کمک کنید. برای کمک به ا
دیر گاهی است در این تنهایی
رنگ خاموشی در طرح لب است
بانگی از دور مرا میخواند
لیک پاهایم در قیر شب است
رخنهای نیست در این تاریکی:
در و دیوار به هم پیوسته
سایهای لغزد اگر روی زمین
نقش وهمی است ز بندی رسته
نفس آدمها
سر به سر افسردهاست
روزگاری است در این گوشهی پژمرده هوا
هر نشاطی مرده است.
برخورد و نوع رفتار با بیمار افسرده یکی از عوامل تعیین کننده در بهبود و یا تداوم بیماری افسردگی میباشد. رفتار با افراد افسرده چگونه باید باشد؟ بیمار افسرده دوست دارد با دنیای خارج در ارتباط باشد، فعال باشد و مانند دیگر انسانها شادی و لذت را تجربه کند. زمانی که با فردی افسرده در ارتباط هستید آن چه اهمیت دارد این است که بتوانید با زبان او صحبت کنید و دنیایش را درک کنید. او نیازمند کمک است، ولی توان بیان خواستههایش را ندارد. ممکن است این س
دیشب خواب سمیه و استاد رو دیدم و چه خوش بود. از دیشب ذهنم معطوف شده به س و راستش امیدوارم خبری از سوی او باشد. دوستش دارم و بچهی دلنشینیست. چرا اینقدر پیله کردی به بچهها؟ راسنش بین همسن و سالهامان آدم دلخواه و دلچسبی نمیبینم. همه مغموم و افسرده و نهایتا حشریاند و اهل دل نیستند.
امروز میم رفته سرکار و من ماندهام تا در خانه با خودم تنها باشم و خلوت کنم. کمی افسرده حالم. درضمن رژیم دکتر کرمانی را هم شروع کردهام. کاش لاغر بشوم.
فعلا همین. م
یکی از دخترای ایرانی که توی یه استان دیگه زندگی میکنه
و از من حدود 5 سال بزرگتره
افسردگی داره
دختر خیلی خوبی هست
درونگرا هست
ولی خب افسردگی هم داره
یعنی من چند بار باهاش صحبت کردم و احساس کردم که خیلی به مرز افسردگی رسیده
نه ماه دیرتر از من اومده اینجا
و جالبش اینه که اولش که اومد با دو تا ایرانی هم خونه بود
بیست روز نشده یه خونه برای خودش گرفت و رفت اونجا
که ازاد باشه و رها
و الان به شدت افسرده شده
یادمه همیشه بهم میگفت که وای خدا تو چقدر عذاب م
خستهام از این شلوغی و روز به روز نو شدن معشوقها دوربرم.
یه آدم تنها که از تنهاییش به سمت معشوقهایی فرار میکنه و هیچ کجا بقدری که نخستین معشوق دربرش به او ارزانی میکنه نمییابه اما همچنان دست نمیکشه.
خستهتم از این تنهایی و هرزگی... از این بی تفریحی... از این سکوت مطلق جهان... باید درس بخونم ... باید تلاش کنم اما حسش نمیاد، صبح تا شب موبایل دستمه و هیچ .
خستهام و افسرده و هیچ چیز جهان برام اندکی دلخوشی نداره...
فرد افسرده به چه کسی گفته می شود؟ چرا فرد دچار افسردگی می شود؟ نشانه های افراد افسرده چیست؟ این قبیل از سوالات در جامعه کنونی ممکن است ذهن بسیاری از افراد را به خود مشغول کند زیرا با وجود استرس و فشار روانی که اخیرا افراد تحمل می کنند بیشتر از پیش در معرض افسردگی قرار دارند. بنابراین با بالا بردن آگاهی افراد جامعه در زمینه افسردگی و نشانه ها و علت های ایجاد کننده آن می توان خطر ابتلا به این بیماری روانی را در افراد یک جامعه کاهش داد.
ادامه مطل
نحوه حمایت از همسر افسرده,آموزش زناشویی
اگر همسر شما علائم زیر را دارد باید نسبت به افسردگی نگرانی داشته باشید:- به نظر میرسد که دیگر هیچچیز برای او فرقی ندارد.- بهطور غیرعادی ناراحت، آسیبپذیر، حساس، خردهگیر و دمدمیمزاج شده است.- علاقه خود به کار، ارتباط جنسی، سرگرمیها و سایر فعالیتهای لذتبخش را از دست داده است.- در مورد احساساتی مثل ناامیدی و درماندگی حرف میزند.- نگرشی منفی به زندگی پیدا کرده است.- مکرراً از دردهایی مثل سرد
الان عنوانو نوشتم و بعد
یهو گفتم مشهد
شیفتم رو نگاه کردم احتمالا اگه موافقت بشه فردا به جای عصر میشم صبح
رفتم تو اتاق تا آماده شم یادم اومد اطراف حرم خیابونها بسته است
از رول دستمال کاغذی یه نوار بلند کندم
بعد یکی ته دلم گفت ولش کن پاییز
کله ظهر بری مشهد چکار کنی
میخوام برم زیارت بعد اگه بشه برم دکتر متخصص سنتی
فایده داره؟ زیارتو میگم
چقدر افسرده ام
چقدر زیاد افسرده و دل مرده ام
اگه گرما زده بشم چی؟
ولی امروز هوا حسابی خنکتره
چی
آن قسمت از وجودم که مازوخیستی زیر پوستی دارد هر لحظه فریاد برمیآورد که آهای دختر!
های دختر!
باید این روزها و شبها را به یاد سال گذشته و این روزها و شبهایش، سیاه و تباه کنی.
باید افسردهی افسرده شوی و آسمان دلت را ابری کنی و بگذاری چشمانت ببارند.
این روزها و شبها بخشی از وجودم مصرانه میخواهد زانوی غم بغل گیرد.
پ.ن: دیروز خوشحال بودم، امروز منتظر دو چیز بودم، تو بیخبری و نشدن گذشت! غمگینترین شدم. انگار که قراره غمگینترین هم بمونم ت
متن اهنگ شهاب مظفری به نام زیبای چشم سفید
جونم به لب رسید تا عاشقم شدیتا بی قرار و مجنون و شیدا مثل خودم شدیحالا که وقتشه پاتو عقب نکشتصویر عشقو خاموشو تنها رو پوست شب نکشبی قراری نکن دلم گریه زاری نکن دلمقایق گم شدم ببین تا کمر غرق تو گلماستخونم شکسته شد در زدم هر جا بسته شدوقتی افسرده تر شدم عشقمم دیگه خسته شدوابسته تر شدم اون خسته تر شدوبا خنده میگفت ای بابا ول کن حرفای بیخودوبغض منو ندید اشک منو ندیدتا زندگیمون اومد شروع شه اون به تهش رسی
شمس از او پرسید: " چه شده. اتفاقی افتاده است؟ "
سدید گفت: " نه. بی جهت غمگین هستم."
شیخ گفت: " در این جهان، روح بشر پیوسته افسرده و غمگبن است. هر روح قبل از فرود آمدن به دنیای بدن، در دنیای فرشتگان منزل داشته است. هنگام داخل شدن به بدن، روح به دو نیم تقسیم می شود. یکی در آسمان باقی می ماند و دیگری در بدن فرود می آید. به همین دلیل است که در این جهان، بشر پیوسته افسرده و غمگین و در کست و جوی نیمه ی دیگر خود است. انسان وقتی به سعادت می رسد و خوشحال می شود که
در بیمعناترین حالت ممکن به سر میبرم. دیگر نه مثل سابق میتوانم برای خودم دلایل انرژیبخش بیاورم و از آن دلایل نیرو بگیرم و نه دیگر همچون گذشته این پوچی و بیمعنایی مرا شدیداً افسرده میکند. ناگاه، وسط تمام خواستهها و کارهایم مغزم میگوید خب که چه؟ ذهنم به اول و آخر این دورِ تکرارشونده فکر میکند و روحم چونان مار زخمخوردهای از این همه بیمعنایی به خود میپیچد و میپیچد و میپیچد. از تأسف سری تکان میدهم و بعد؟ هیچی، به زندگی
هیچ غمی بزرگتر از این نیست، که نتونی کسی رو برای حرف زدن پیدا کنی!هیچ کس نیست برای این که باهاش حرف بزنم یعنی هست ولی خب مسخره میکنند و یا شروع میکنند به پند و اندرز دادن و اینکه ما هم مشکل داریم و از همه مهمتر اینکه خیلی از حرف هارو به همه کس نمیتوان زد وگرنه یه دفعه براشون میشی یه موجود ترحم برانگیز و شروع میکنند بهت ترحم کردن برای اینکه به خودشون اثبات کنند آدم خوبی هستند و بعد یه دفعه ازت خسته میشند و تبدیل میشی به موجودی که تو اون ه
به شکل عجیبی افسردهام. نمیدونم چرا چنین کاری رو با این بچهی احساساتی کردم؟ مح خیلی حساس و احساسی و من با ابراز عاقه بهش یه جورایی خیانت کردم به احساساتش. الان رفته و من نگرانم البته میدونم اونم مثل من ادا درمیاره اما نگرانم میکنه که نسبت به آدمها بدبین بشه، این خیلی برام سنگین و سخته.
افسردهام و هیچ کاری، دقیقا هیچ کاری نمیکنم. نشستم با موبایل ور میرم، میخوابم و کلا حال هیچی رو ندارم. پروژههای تحقیقی، دکتری و آیپیام و کلا همه
چند دقیقه بدون باز کردن شیر آب روی صندلی حمام نشسته بودم. عاقبت از ترس اینکه مستر به دوش نگرفتن و صدای آب نیامدن از حمام شک کنه و در حمام رو باز کنه و چهره اشک آلودم رو ببینه دوش رو باز کردم. دست و پام رو گرفتم زیر دوش اما خودم عقب تر روی صندلی نشسته بودم و به پهنای صورت اشک می ریختم. مسبب حال بدم مستر بود. یا لااقل دقیقه های اول من این فکر رو می کردم. از رفتارش در برابرم بدم می آید. به حال زارم در آینه نگاهی انداختم و با صدای از نطفه خفه شده گریه کرد
سلام
من دختر هستم و ۲۴سالمه و مجرد، همیشه وقتی به آدم های دور و اطرافم که نگاه میکنم ،دوستان ،همکلاسی هام و در و همسایه و فامیل، دخترهایی دیدم که بعد ازدواج شون خیلی تغییر کردن، هم از لحاظ جسم و شکل اندام و چهره شون خیلی زیباتر شدن جوری که انگار همون دختر زشت و بد اندام نبودن، هم از لحاظ روحیات خیلی بهتر شدن و انگار همون دختری نیستن که تو خونه ی باباشون افسرده و پژمرده و بی روح بودن.
حتی بین همکلاسی هام دختری بود که خیلی افسرده بود و خیلی منفی
جواب کوتاه این است که بله افسردگی می تواند مسری باشد. ولی نه به این تعبیر که اگر به یک فرد افسرده دست بدهید بیماری اش به شما منتقل می شود.
دهها سال است که محققین علوم روانشناسی و جامعه شناسی به این حقیقت اشاره کرده اند که رفتارهای سالم و ناسالم می توانند به دیگران منتقل شود. از ترک کردن سیگار تا خودکشی و همه احساسات و عادت های بشری می توانند توسط دیگران، تقلید و تکرار شوند.
افسردگی معمولاً همراه با مجموعه ای از رفتارها و عادتها است نظیر تصمیما
خدایا
گفتی بارهایم را بر دوش تو بگذارم
با فرزندم مشکل دارم کمک کن حلشون کنم فعلا نمی برمش آزمون تا شهریور
هر چه تو بخوای اگه بخوای یکسال با تاخیر میبرمش مدرسه
با عشقم چیکار کنم اونم سپردم دست تو اگه بخوای اونم از من بگیر اگه میدونی به صلاحم نیست با کسی باشم
اونم به تو میسپارم
خودم و زندگیم رو به تو میسپارم
اگه فکر میکنی برم پیش مشاور بهتره خب میرم فقط تو اونو سر راهم قرار بده
الان دیگه فهمیدم مشکل من اطرافیانم نیستن چون من بازهم افسرده
آقای دکتر غین عزیز، همکارانتان نفرت مرا برمیانگیزند، مشتی بیخرد که بی پیشوند دکتر، احدی آدم حسابشان نمیکند. شما در سمت مقابل، برای من تجلی احترام در این محیط دلگیر هستید.
دلم تنگ آن روزیست که از پزشکی راهی بیمارستان شدم تا جلسه کوچکی داشته باشیم. همان روز که آمدم داروخانه، روی آن میز زمخت نزدیک یخچال داروهای بیولوژیک نشستیم. و شما صحبت کردید از جنبشی که باید آغاز شود برای حرکت به سمت علم دینی و خوانشی نو از فلسفه علم؛ دروغ چرا،
آقای دکتر غین عزیز، همکارانتان نفرت مرا برمیانگیزند، مشتی بیخرد که بی پیشوند دکتر، احدی آدم حسابشان نمیکند. شما در سمت مقابل، برای من تجلی احترام در این محیط دلگیر هستید.
دلم تنگ آن روزیست که از پزشکی راهی بیمارستان شدم تا جلسه کوچکی داشته باشیم. همان روز که آمدم داروخانه، روی آن میز زمخت نزدیک یخچال داروهای بیولوژیک نشستیم. و شما صحبت کردید از جنبشی که باید آغاز شود برای حرکت به سمت علم دینی و خوانشی نو از فلسفه علم؛ دروغ چرا،
اگر این 4 علامت را دارید شما هم افسرده اید
افسردگی حالتی است که فرد توان و انرژی انجام فعالیت ها و کارهای روزمره را ندارد و گویی یک نیروی منفی از درون او را از انجام کارهای روزانه اش باز می دارد تشخیص و درمان به موقع افسردگی در بهبود کیفیت و عملکرد زندگی افراد بسیار اهمیت دارد.
دکتر مهدی دوایی روانشناس و عضو هئیت علمی دانشکده علوم شناختی گفت : اولین علت بارز شروع افسردگی مختل شدن اشتها است بدین معنی که فرد یا دچار بی اشتهایی شدید است و یا اشتها
خانوادگی؟ بیرون؟
همون یه کنسرت بود و والسلام...
یه جوری افسرده ام که کسی دلش نمیخواد معاشرت کنه بام :) هه...
اسکایپ ریختی آی دیم رو سرچ کن پیدا می کنی
hourieforoughi80
منتظرتم :)
یکم سر در بیار دیگه عه :(
همش که من نباید در بیارم
سر :/
بدوووو :(
اونجا چت می کنیم :)
دیروز با یک تازه آشنایی سکس چت داشتم و سبک شدم. هورمونهام بهم ریخته و دچار شیدایی جنسیام. شب غمی از دوری ح داشتم. و در کل دیروز افسرده حال بودم چون خستهام از این علافی. بیهدفی، بیبرنامگی.
میم میگه باید هدف داشته باشی و مدام بهش فکر کنی، اینجور که چه چیزی تو رو میتونه به هدفت برسونه؟ الزاماتش رو دنبال کنی؟ هدف مثل خوره به جونت باشه.
راستش فعلا هدفم دکتری و رفتن از ایران هست. و در مرحلهی بعدی داشتن تزهای بزرگ در فلسفه. چطور له اینها بای
پنجشنبه یعنی دو روز پیش با میم سر افسردگیم درگیر شدیم و اون گفت که دیگه تحمل اینهمه افسرده بودن من رو نداره. راست میگفت تو اون ۵ روز که مح رفته بود عجیب افسرده بودم و افتاده بودم یه گوشه و حالم بد بود و همش فکر سیانور و خودکشی بودم. تا اینکه پنجشنبه رفتم کافه شهر کتاب مرکزی و ح رو دیدم و خب خیلی خوب بود. با هم حرف زدیم کمی تو پارک نشستیم و کمی هم تو ماشین و اون کمی نوازشم کرد، دستم رو گرفت و حتی بهم دست زد اما اون قسمتی که دستم رو گرفت خیلی خوب بود
این چه بهاری ست ؟ ز پاییز هم افسرده ترم ...
آه که از باغ گلی سوخته پژمرده ترم
جور و جفا از تو کشیدیم و نگفتیم چرا ...
از تن فرشی که رفو نخورده پا خورده ترم
حال اگر آتش بشوی هم نشود دور شوم
شعله شدی پیش تو از دیگ سیه چرده ترم
از بر من می گذری حسرتم افزوده کنی
از دل مادری به نامادری آزرده ترم ...
#الهام_ملک_محمدی #غزل #غزل_معاصر
یه چیزی رو خدا خواست فهمیدم امشب که افسردگی و تزریق غم یک تکنیک هست که مارو ناامید و افسرده و نابود کنن یک تکنیک شیاطین هست یعنی دارن کار میکنن رو بچه های نماز خون و مومن و درسته که مومن باید شاد باشه و اونایی که به خدا ایمان ندارن همیشه افسردگی دارن ولی نکته همین بود که شیاطین جمع میشن تا فلجت کنن با افسردگی و تزریق میکنن نا امیدی از زندگی و خدارو یعنی اگه جمع هم بشن واقعا میتونن یه کارایی بکنندا و سیستم ظاهری و روانی انسان رو داغون میکنن با ک
ﻣ ﻮﻨﺪ ﺷﺸﻪ ﻫﺎ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ، ﺍﻣﺎ ﻭﻗﺘ ﺭﻭ ﺷﺸﻪ ﺑﺨﺎﺭ ﺮﻓﺘﻪﻧﻮﺷﺘﻢ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ، ﺁﺭﺍﻡ ﺁﺭﺍﻡ ﺮﺴﺖ ...
ﻪ ﺑﺎﺭ ﻫﻢ ﻧﻮﺷﺘﻢ : ﺩﻭﺳﺘﺖ ﻧﺪﺍﺭﻡ، ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺮﺴﺖ !
ﻪ ﺑﺎﺭ ﺩﻪ ﻧﻮﺷﺘﻢ : ﺳﻼﻡ، ﺧﻮﺑ ﺷﺸﻪ؟ ﺑﺎﺯ ﺮﺴﺖ !
ﻓﺮ ﻨﻢ ﺍﻓﺴﺮﺩ ﺩﺍﺭﻩ ﺩﻮﻭﻧﻪ
ما دهنمون توی زندگی صاف میشه ، تحقیر میشیم ، میدوویم،عرق میریزیم ، و آخر به هیچی نمیرسیم . میدونی چرا؟چون آرزوهامونو تا یه قدم بهش نزدیک میشیم ، سی قدم ازمون دور میکنن ، این زندگی یه جوون از قشر متوسط ایرانیه،
افسرده ، جر خورده ، ناامید ، متلاشی ...
گاهی افکار منفی بزرگترین دشمن افراد است.افکار بد ومنفی می تواند انسان رابه طرف افسردگی بکشاند.بنابراین هرگاه احساس افسردگی کردید حواس خودرا به موضوعی دیگر معطوف کنید.مثلا به پیاده روی بروید یا کتاب بخوانید،جدول حل کنید.درحقیقت کاری انجام دهید که ذهنتان را از ترس هاونگرانی ها به موضوع دیگری جلب شود.موارد متفاوتی وجوددارد که می تواند ما را گرفتار این بیماری ویران کننده کند،اما روش هایی برای مهار آن نیز وجوددارد که می توانیم با استفاده از آ
هر یک از ما در طول دوران زندگی خود به هر دلیلی افسردگی را تجربه کرده ایم . مثلا به دنبال فقدان یک چیزی یا شکست در رابطه عاطفی و یا هر چیز دیگری ما دچار افسردگی می شویم . اگر به صورت طبیعی بعد از چند روز این مشکل برطرف شد که هیچ مشکلی پیش نخواهد آمد اما اگر نشانه ها ادامه پیدا کند، در این صورت باید به روانپزشک مراجعه نمود .
افراد افسرده همیشه نیمه خالی لیوان را می بینند، ممکن است که دچار بی اشتهایی یا پر اشتهایی شوند، در خواب رفتن مشکل دارند و اگر
درمان شناختی رفتاری افسردگی یکی از مؤثرترین روشهای روان درمانی است که برای بهبود افسردگی به کار میرود. افسردگی شایعترین بیماری روانی است که در هر سال افراد زیادی را درگیر خود میکند. معمولاً مشکل افراد افسرده ناامیدی و بیلذتی است. آنها اغلب از فعالیتهای شغلی و یا فعالیتهای تحصیلی باز میمانند. مهمترین عامل خطرساز برای بیماران افسرده میل و گرایش آنها به خودکشی است. در این مقاله سعی داریم تا مختصر به درمان افسردگی با رویکرد
چرا چیزی به اسم خوشحالیفروشی تو دنیا نیست؟
اگر بود لابد خیلی گرون بود و بازم آدمای عادی نمیتونستن از پس هزینههاش بربیان بعد بیشتر افسرده میشدن و پولدارها خوشحالیها رو میخریدن و همیشه خوشحال بودن. با این حساب خوبه که نیست.
چند روز قبل بهم گفت که این سفیدها مخصوصا سفیدهای اروپا و کاناداو استرالیا (و نیوزیلند) نمیدونم چرا اینقدر افسرده و منزوین، اینها همه ش به معادله باخت-باخت فکر میکنن.
چرا اینها عوض نمیشن؟
چرا اینها درست نمیشن؟
چرا اینقدر افسرده، تنها، و خلاقیتن؟
ازش پرسیدم،
الان اگه یکی بیاد بگه پسر گل، اجازه بده کیرت رو ببرم از ته، ولی در عوض همه دنیا رو میدم دستت، اصلا میشی رئیس جمهور امریکا، ایا قبول میکنی؟
بنده خدا با تعجب نگاهم میکرد که این کیر چه ربط
پراید ما یه آپشن داره که پورشه هم نداره! اونم اینه که یه دکمه داره که وقتی نگهش میداری آنتنش از کنار در راننده میاد بالا، اون وقت فرکانس های باند FM رو با کیفیت میتونی گوش کنی.
یه آپشن غیر ضروری هم داره که کولرش باشه! بعد تصادفی که داشتم (البته به من زدن!) برای صافکاری گاز کولر رو خالی کردن. سال بعدش حوصلم نشد برم پرش کنم، سال بعدترش رفتم گفت یه چیزیش مشکل داره باید فردا بیای اوسا فلانی بیاد سرویسش کنه که بازم پشت گوش انداختم، و امسال نور علی کل ن
عاقا این اون موقع ها سر از باسن تشخیص نمیداد
بچه انقدر ..نمک
موزیسین
خواننده
یا بسم ا...
پی نوشت1:کرمم گرفته برم بهش کرم بریزم
پی نوشت2:دیگه افسرده نیستم گویا خدا نجاتم داده
پی نوشت3:هیچوقت فکر نمی کردم اینطور کشف هایی انقدر هیجان انگیز باشه
پی نوشت4:خداوند مرا ببخشاید
به شکوه گفتم:
برم زِ دل
یادِ رویِ تو
آرزویِ تو ...
به خنده گفتا:
نرنجم از
خلق و خوی تو
یادِ رویِ تو
ولی ز من دل چو برکنی
حدیثِ خود بر که افکنی
هر کجا روی
وصله ی منی
ساغرِ وفا
از چه بشکنی؟
پ.ن: ظهر جمعه ی خود را به جای خطابه ی نماز جمعه با صدای نامجو نگذرانید، افسرده بشید کی گردن میگیره؟ ولی چه خوب و اثر گذار میخونه :( اَه! دارم متنبه میشم!
مثل اول نکنی خوش دل آزرده رانکنی زنده به آبش گل پژمرده رارک بگویم که دل آزرده دل آزار شودنخورند آب ز لیوان ترک خورده راطعنه ای گفت جوان دست عصایت به چه کار ?بی خبر بار غمش حلقه کند گرده راخوبی ات خیر تو را آورد اندیشه ی زشتبه غلامی ببرد خلق سیه چرده رایک شبه عمر گذشت و متوجه نشدمغاصبش باز نداد آنچه ز من برده را ...لب من خنده بلد نیست زند عیب مکنکه غمش شاد نخواهد من افسرده را#الهام_ملک_محمدی
سلام و عرض ادب
اهل مقدمه چینی نیستم یک راست میرم سر اصل مطلب؛
دختری هستم ۲۱ ساله که دچار دگرگونی هایی شدم که نمیدونم اسمش رو چی بذارم، بیماری یا ... ؟، قبلا خیلی شاد و شیطون بودم، خیلی خوش بین بودم، اصلا ۱۸۰ درجه همه چیز چرخیده.
دیگه به کسی خوش بین نیستم، به شدت جوشی و پرخاشگر شدم، نمیتونم با کسی صمیمی بشم و در واقع به کسی نزدیک بشم، نمیتونم اعتماد کنم به کسی، کاملا کم حرف شدم، همه ش حس میکنم یک آدم افسرده شدم، برام خواستگار میاد اما نمیتونم
افسردگی مادر چه تأثیری بر اعضای خانواده دارد؟ مادر یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین عوامل بر روی سلامت فرزند میباشد. مسلم است که وقتی مادر شرایط روحی نامساعدی داشته باشد، فرزند نیز تحت تأثیر قرار میگیرد. افسردگی مادر از همان دوران بارداری تأثیرات خود را بر روی جنین میگذارد و باعث اختلال در رشد جسمی و روانی کودک میشود. همچنین افسردگی مادر بر روی رفتار، روان و تعاملات اجتماعی فرزندش تأثیر میگذارد و در نهایت باعث میشود که احتمال مب
مشخصا افسرده ام و نیازمند به دارو. اما فعلا ن پول دکتر رفتن دارم نه وقتشو.
واسه همین حالم بطور عجیبی نوسانیه و بصورت پریودیک خوب و بد میشم. اعتماد به نفسمو از دست میدم و دوباره بدست میارم. اذیت کننده است.
باید سخت زبان بخونم. خیلی سخت.
ادامه مطلب
افسردگی مادر چه تأثیری بر اعضای خانواده دارد؟ مادر یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین عوامل بر روی سلامت فرزند میباشد. مسلم است که وقتی مادر شرایط روحی نامساعدی داشته باشد، فرزند نیز تحت تأثیر قرار میگیرد. افسردگی مادر از همان دوران بارداری تأثیرات خود را بر روی جنین میگذارد و باعث اختلال در رشد جسمی و روانی کودک میشود. همچنین افسردگی مادر بر روی رفتار، روان و تعاملات اجتماعی فرزندش تأثیر میگذارد و در نهایت باعث میشود که احتمال مب
سلام دوستان نماز و روزه ها و عبادات تون قبول درگاه حق ...
سوالی در مورد خودم و شاید خیلی ها داشتم و اون اینکه؛
هر چقدر سن مون بالاتر میره به جا اینکه اجتماعی تر بشیم بیشتر تو خودمون فرو میریم، افسرده تر میشیم و بی حوصله تر ... چرا واقعا؟!
انگار اون شوق و شور کمتر میشه، افتاده تر میشیم، هیجانات نوجوانی و جوانی کمتر میشه، مخصوصا اگه بدی های روزگار نصیب مون بشه که دیگه یه آدم دیگه میشیم، یا چون بخاطر بی مهری هایی که به ما میشه و ما رو از درون خورد می
کاش باد بیاد طوفان شه همه چیز زیر و رو شه و من تموم شم....
من که خودم قدرت تموم کردن رو ندارم... قدرت پایان دادان به اینهمه کثافتی که توش غرقم.... من بازم در یک پروسهی تکراری عاشق شدم اما ایندفعه عاشق یکی که ۱۰ سال ازم کوچکتره، تخس و زبون نفهمه و و و
حالا هم حالم بده افسرده افتادم یه گوشه و هیچ کاری نمی تونم بکنم
چمه آخه؟ چرا نمی تونم خودمو جمع کنم
صبح خیلی بدنم درد میکرد
درد قفسه سینه وپهلو
انقدر بیحال بودم ک عموم بردم دکتر
دکتر معاینه کرد گفت عفونی نیست ویروسیه اما مشکوک به کرونا
مهم نیست موندن یا نموندن من
فقط دلم نمیخاد برا خانوادم اتفاقی بیوفته...
من با از دست دادن آدما ذره ذره آب شدم افسرده وگوشه گیر شدم
تحمل از دست دادن ندارم
مشکلی که کشوری مثل کانادا دارع
اینه که خب مردم هدفی ندارن،
هوا همیشه یخبندانه،
هم هوا سرده و نامناسب برای بیرون رفتن
هم کلا ویتامیندی اینجا به مردم نمیرسه.
هم بدتر ازون کالچر کالچر بریتیشه و نمیذاره مردم برن ذوق کنن و زندگی کنن.
مردم نشستن یه گوشه خونه و منتظرن زندگیشون عوض شه.
منتظرن یکی بیاد و زندگیشونو عوض کنه.
و فکر کن تو با انرژی و انگیزه وارد این کشور میشی
و توسط مرم ربوده و بلع میشی
یعنی یا از انرژی تو ترسیده و سعی میکنن با تو مبا
روز به روز حالم بهتر میشه و وقتی دارم کار میکنم، به شدت امید دارم.
تمام زندگیم دنبال هدف بودم، از بیهوده بودن بیزار بودم و مدتها افسرده بودم و داشتم فرسوده میشدم... حالا اما هر روز مطمئن تر میشم که چیزی رو که میخواستم پیدا کردم بالأخره.
هر لحظه کار کردن برام شده لذت، امید، انگیزه، اشتیاق، علاقه...
زندگی پر از جدایی های متوالیه پر از رنج های اجباری که به دنبال مکانیسم های دفاعی روان ما ازش میگذریم
بچه ی اول خونه بودن هرقدرم سخت باشه یه مزیت داره
اونم اینه که تو زودتر میری
وقتی یه جا بمونی و یه عده ازش برن اونجا میشه خونه ی خاطرات و گذشته ها
به خصوص اگه آدم افسرده و بچه محوری باشی
پدر و مادر من باید مثل بیست و چند سال پیش بازم دو تایی باهم زندگی کنن با این تفاوت که میدونن این دو نفره دیگه قرار نیست سه نفره بشه
حالا اونا باید اتاق منو ع
سلام به برو بچه های گل عشق کامپیوتر و تکلونوژی با هم خیلی خوش میگزرونیم ....
چون فقط یه بار این وقت رو داریم فکر های منفی رو کنار بگذاریم و به حال توجه کنیم .
اونایی که به فکر گذشتن افسرده اند و در آینده هاش خیالباف ( دروغ چرا منم خیلی وقت ها بیکار میشم خیال بافی می کنم !! ) و به نظرم کمش خوبه ...
ولی
تو حال زنگی کنید چون حالش بیشتره :) :)
این روزا ضعیف ترین و افسرده ترین نسخه از خودم هستم .. فقط این نیست که حس کنم .. خیلی پر رنگ و واقعیهحمله های لعنتیِ عصبی .. حمله های عصبیِ لعنتیدوست دارم چشمام رو ببندم و تو هیچ "هیچ" دنیای دیگه ای بیدار نشماین هیچِ خیلی برام مهمه .. خیلی ..
وزهای بهار بود و مردم برای جشن بهاری خود را آماده می کردند. چند دلقک از سرزمینی دور از دهکده شیوانا عبور می کردند. آنها نمایشی ترتیب دادند و شرط تماشای نمایش را پرداخت مبلغی سنگین تعیین کردند. همه مردم نمی توانستند این نمایش خنده دار را ببینند و فقط عده خاصی می توانستند به دیدن نمایش بروند.
روزی شیوانا دختر و پسر جوانی را دید که غمگین و افسرده از کنار مدرسه عبور می کنند. شیوانا با تبسم پرسید:” دهکده ای که جوانانش غمگین باشد روی شادی را نخواهد
خاله ی بابا دیروز مرد
امروز خاکسپاریشه
مامانم 7ونیم صبح سر صبحونه به این بهونه یادش افتاده باز بشینه برام وصیت کنه
جلو خودش با سکوت و خنده ای که عصبیه بیشتر ردش میکنم
اونم فک می کنه من الان چقدر به شخمم ام باز ادامه میده
اما الان از وقتی رفتن تا الان یه بار تف انداختم تو هوا
الانم نشستم گریه میکنم :/
بعد میان میگن چه مرگته؟ چرا افسرده ای؟ چرا عصبی ای؟
نقد رمان شوهر عزیز من : داستان زنی پشیمان از انقلابی بودن، دیندار و ایرانی بودن!
نقد کتاب شوهر عزیز من
نوشته ی فریبا کلهرداستان زنی که پشیمان است از انقلابی بودن، از دیندار بودن و از ایرانی بودن!
خلاصه داستان:
فریبا کلهر نویسنده کتب نوجوان، در این رمان (که برای اولین بار در حیطهی جوان قلم زده است) زنی را به تصویر می کشد که همراه دو دوستش در جریانات انقلاب فعالیت می کنند.
این زن های مسئول، مردی دارند که زن قهرمان داستان عاشق او می ش
1) نسبت به کارهایی که قبلا از انجام آن ها لذت می بردید، بی تفاوت می شوید و علاقه ای به انجام آن کار ها ندارید.
این حالت در افراد افسرده همیشگی می باشد و هر روز برای آن ها اتفاق می افتد.
2) از دست دادن اعتماد به نفس و همیشه احساس گناه کار بودن.
این احساس تقریبا همیشه و تقریبا هر روز حضور دارد.
ادامه مطلب
خدا جونم خیلى خستم خیلى خیلى
حالم از خودم از این زندگى از همه و همه بهم میخوره
حالم از این همه ناراحتى ها از این همه ناله ها بهم میخوره
میتونم بگم دیگه هیچى نمیخوام هیچى هیچى
حتى دیگه '' عکاسى ''
'' فوتبال ''
و '' مهندسى مکانیک شدن '' هم نمیخوام
حتى دیگه نمیخوام هیجده سالمم بشه
دیگه ذوق نمیکنم براى رویاهایى که یه روزى دوست داشتم واقعى بشن
اصن مگه دیگه رویایى مونده ؟! نه
هر جا میرم احساس میکنم همه ازم متنفرم احساس میکنم که حتى حاضر نیستن یه دقی
گلوی مرغ سحر را بریده اند و
هنوز
در این شط شفق
آواز سرخ او
جاریست...
*شعر از هوشنگ ابتهاج
من اگر کر بشوم، چشمانم تو را خواهد شنید. اگر کور بشوم، تو را در این افسرده حالی ها استشمام میکنم تا زندگی بیابم. جان دوباره در من دمیده ای...
تو چه میدانی که مریض حالی ات چه دردی به جانم انداخته است؟
معصومه رو که وسط راه دیدم و گل از گلم شکفت و از ته دلم خوشحال شدم، تازه فهمیدم که بعد از بچه دارشدنم چقدر تنها شدم!چقدر دوستای خوبمو یکی یکی به بهانه ی وقت نداشتن و شلوغی سر کنار گذاشتم!چقدر گوشه گیر و منزوی شدم... و به تبعش افسرده...ارتباط با صمیمی ترین رفقام شده در حد ماهی یه پیام یا کمترو این یعنی حلقه ی محاصره ی دنیا روز بروز داره تنگ تر میشه و من وسط این دایره دارم له میشم...
معلم آهنگ و فضا و جو کلاس درس را تنظیم و برقرار می سازد . چنانچه قرار باشد که روح دانش آموزپرورش و رشد یابد باید این روند از روح معلم آغاز گردد. حال چنانچه روح معلم افسرده و ناتوان باشد ،شانس ناچیزی برای تقویت و مراقبت از روح دانش آموزان وجود خواهد داشت
ادامه مطلب
من رسما افسرده شدم ...
داشتم همونجوری اشک میریختم ، که برگشت بهم گفت تو دلت با اینجا موندن نیست...
قرار نیست به پای زندگی مادر پدرت بسوزی ...
اونها زندگی خودشون رو دارن...
کسی ده سال بعد به خاطر موندنت اینجا ازت تشکر نمیکنه...
کارهات رو بکن و برو ...
و من اشک ریختم و به ۱۰ سال بعد و جایی که دوست ندارم باشم فکر کردم و بیشتر اشک ریختم...
+اگر جسمتون دقیقا تو همون نقطه ی مکانی ای هست که دلتون شاده ، پس خوشبختین....
قرص اعصاب با ادم چیکار میکنه؟؟؟
تو رو بند خودش میکنه بدون اون نمیتونی بخوابی نمیتونی آرامش داشته باشی...
من الان خوبم،خودم میفهمم که حالم بد نیست
دکترها برای ارامش بیشتر و برای اینکه تو اضطراب نباشم
برام قرص های اعصاب تجویز میکنن!!!!
پنج شنبه شب یه دونه از قرص هایی که تازه داده بودن و خوردم
تا همین دیشب ملک الموت و جلو چشمام دیدم...
جمعه رو کلا روی تخت بودم!هیچ اختیاری از خودم نداشتم مثل یه مرده متحرک ...
سرگیجه های وحشتناک و تنگی نفس و تپش قلب
اس
زندگی با شخص افسرده ممکن است دشوار باشد، اما شما میتوانید به او کمک کنید.
افسردگی چیست؟
افسردگی بیماری است نه ضعف. افسردگی درمانپذیر است. تاثیر درمان و اینکه افسردگی چه مدت ادامه مییابد، به شدت افسردگی بستگی دارد. و حمایت دوستان و خانواده بهبود افسردگی را تسهیل میکند. با بردباری و شکیبایی، بهبود در هر زمان حاصل میشود.
استرس افسردگی را بدتر میکند
آنها را برای تمرکز روی موضوعات مثبت در مقابل موضوعات منفی هدایت و تشویق نمایید.
آدمهای توی این کشور،
و مخصوصا ایرانیهای این کشور رو،
بیشتر درگیر اثبات اینکه: تنها نیستن (ولی هستن)، دلتنگ نیستن (ولی هستن)، خوشگل هستن، وایت هستن، جذاب هستن، کار مهمی میکنن، برای این مملکت مهم هستن، دوست های زیادی دارن، افسرده نیستن، و... یافتم.
نگران آدمهای این کشور هستم.
توی این مدتی ک خیلی اتفاقا برام افتاد. ینی میشه گفت بخش بزرگی از زندگیم توی همه ی مدتی که افسرده بودم خیلی چیزا یاد گرفتم. یه زمانی فکر میکردم اگه کسی رو از ته دل دوست داشته باشم و اونم منو از ته دل دوست داشته باشه افسرده نیستم. اما اصل قضیه اصلن به این مربوط نمیشد. شاید ی کم تسکین دهنده بود و باعث میشد یادم بره افسردگیمو. اما هیچ وقت باعث نشد که برای همیشه از بین بره. اینو تو این یه سال رابطه فهمیدم. که مشکل افسردگی مشکل تمام ناراحتیام و خستگیا
همیشه در روزهای پیاماسام میل به نوزاد آوری پیدا میکنم. حالا این روزها که پیاماسام است دیشب خواب دیدم دوتا بچهی دختر بدنیا آوردم با تقریبا ۲۴ ساعت فاصله. حس شیرین بارداری و بدنیا آوردن نوزاد و تجربهی تماشای این وضع و حال و تجربهی مادر شدن از آن حسهایی است که ترجیح میدم در خواب ببینم. خوب بود و لذت بخش. کاش دنیا به وفق مراد بود آنوقت شاید من هم کودکی داشتم و شاید افسردهحال نمیماندم.
محمدرضا دوستمحمدی:هنرمندان انقلابی باید درصدد افزایش تخصصهای هنریشان باشند و با حرف، ادعا و شعار نمیتوان کار کرد و این تخصصها باید به روز باشند همچنین هنرمند انقلابی باید فعال و پُرکار باشد و خموده و افسرده نباشد.
اضطراب و ریشه یابی آن در مدرسه را می توان یکی از مهم ترین نکات در رابطه با روانشناسی کودک دانست.
والدین سخت گیر،مضطرب،افسرده و مشکل دار اغلب کودکانی را پرورش میدهند که شخصیت وسواسی و مضطرب دارند و قطعا در آینده تمامی این اختلالات رفتاری را وارد زندگی اجتماعی و زناشوئی خود میکنند.
ادامه مطلب
#امام_علی علیه السلام در #حکمت 91: 《این قلب ها همچون بدن ها ملول و افسرده مى شوند براى رفع ملالت آنها لطائف حکمت آمیز را انتخاب کنید. إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الاَْبْدَانُ، فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ.》 ضمنا فرصت داشته باشید متن زیر را که از سایت {پرسمان} گرفته شده است، بخوانید عالیه
ادامه مطلب
غرقم به شب وَ سکوت است حسودِ منآلوده ی عزاست همه تارو پودِ منفکرم نمیرود به درستی به کارِ خودولگردِ پهنه ی شبهاست بودِ منافسرده ام وَ نفرتِ تبدارِ کینه هاپایش گذشت از سرِ حدّو حدودِ منمحوند سایه و شب در سیاهیمهستی گرفت بودنِ خود از نبود مناز خواب جستم و یک پنجره وَ نورپایان گرفت خستگی من ، جمودِ مناز نو رسید روزو سلامم به روز بادتقدیمِ هموطنانم درودِ من .#احمد_یزدانی #کوتوال_فیروزکوه #انجمن_ادبی_کوتوال #ادبیها #بنیاد_شعر_و_ادبیات_داستانی_
یکی از بدترین خصلت های خاله پری شدن اینه آنچنان روح و روانت رو بهم میریزه که یادت میره بخاطر چی اینهمه افسرده ای و دقیقا وقتی بهتر شدی یادت میاد , الان دلم میخواد گریه کنم چون درد جسمی ندارم همش حواسم پرت میشه چرا ناراحتم بعد یادم میاد چمه, و بازم اشکم دم مشکمه و گریه م میاد, خب حالم خوب نیست , و اینکه در حد ترکیدن ورم کرده کل بدنم خخخخ
آدم حواسش نباشه تا مرز خودکشی میره
سومین دوشنبۀ ژانویه در تقویمِ غیررسمی کشورهای اروپایی روز «دوشنبه اندوهگین» نام گرفته است و شایع است که این روز، افسردهکنندهترین روزِ سال است. اما چرا؟
علم تأیید نمیکند که یک روز از سال از سایر روزهای آن افسردهکنندهتر است، اما دوشنبه اندوهگین در واقع یک شگرد تبلیغاتی است که متأسفانه توانسته جای خود را در فرهنگ مدرن باز کند. از زمانی که دوشنبه اندوهگین معرفی شد، وبلاگنویسها، شرکتهای خدماتی و بهداشتی و همینطور شبکههای اج
سخته که تفکر سیستمی و منطقی داشته باشی، اما بتونی مثل آدمای ساده دست به انجام کارهایی بزنی که توی ذهنت میدونی احتمالا به نتیجه رسیدنش 2% هست!
خب آدمای ساده اساسا چون به اندازه کافی باهوش نیستن که بفهمن و بتونن نتیجه گیری کنن از سر نفهمی ممکنه دست به کارهایی بزنن که شانسی نتیجه بده اما وقتی میفهمی کار سخت میشه.
الان شما منطقی بشینی حساب کنی میبینی کل شانس حیات که الان خدا بهت داده حروم شده! یعنی شما با این اوضاع اقتصادی که بخوای حداقل نیازهات ر
نظریه یادگیری
نظریه های یادگیری درباره افسردگی بیشتر بر شیوه های زندگی فعلی فرد تمرکز دارند ، تا به تجارب گذشته او نظریه یادگیری برای تحلیل افسردگی بر دو :عامل تکیه دارد: 1-تقویت 2-عوامل شناختی
رویکرد تقویت: افرادبه این علت افسرده می شوند که در محیط زندگیشان کوچکترین تقویتی وجود ندارد وقتی افراد افسرده وغیرفعال می شوند برای مدتی از همدردی اطرافیان و نزدیکان بهرمند می شوند ولی پس از مدتی از آنجا که اطرافیان از فردی که پذیرای شادی نیست زود
باز رسیدیم اینجا که اسمش فقط خونه ست و من بدجوری دلم گرفته :(
چه حس کرختی و بدی داره اینجا انگار دستت از همه چی سرد میشه و اصلا امیدی وجود نداره.
در این مورد باید یه فکر اساسی بکنم اینجوری نمیشه هربار که از این شهر میزنم بیرون واقعا خوشحالم و وقتی برمیگردم افسرده ترینم!
یه چیزی اینجا سرجاش نیست ولی اون چیه؟
باز رسیدیم اینجا که اسمش فقط خونه ست و من بدجوری دلم گرفته :(
چه حس کرختی و بدی داره اینجا انگار دستت از همه چی سرد میشه و اصلا امیدی وجود نداره.
در این مورد باید یه فکر اساسی بکنم اینجوری نمیشه هربار که از این شهر میزنم بیرون واقعا خوشحالم و وقتی برمیگردم افسرده ترینم!
یه چیزی اینجا سرجاش نیست ولی اون چیه؟
بسم الله
به گمانم حال بدم برای کتابهایی است که مدت هاست نخوانده ام. حدودا یک ماه
کتاب های الکترونیکی را دوست ندارم.
کتابخانه هایی که عضو هستم کتابهای مورد علاقه ام را ندارند.
و بعلت گرانی کتاب و مابقی وسایل بیشمار کارم، امکان خرید همه کتابهایم را ندارم.
و افسرده ام از کتاب هایی که نخوانده ام .
روزهای کشدار و گرم تابستان طعم گس ی دارد . و همینطور طعم تنهایی
پایان نامه نیمه کاره ای که اصلا حوصله تکمیل کردنش را ندارم.
دنیا اگر تو را نداشتچگونه می شد خندید؟آفتاب کسل طلوع میکرد!پرنده در قفس میمردو جنگل همیشه در مه جا میماند
دنیا اگر تو را نداشتگلی نبودچشمه ای نمیجوشیدو آواز قناریها راهیچکس جدی نمیگرفت.
دنیا اگر تو را نداشتعطرها بو نداشتند!گلفروشها پژمرده میشدندو خاک، کتابها را میخورد!
دنیا اگر تو را نداشت"فاصله" غمگین نبودهیچکس دلتنگ نمیشدو سخت میشد، دلِ منسرد میشد، دستهایمو بوسه و آغوشفراموشم!
دنیا اگر تو را نداشت...دنیا ج
یک چیزی از بعد از آن جمعه در وجود من از بین رفته، که نمیدانم چیست، فقط انقدری میفهمم که دنیا دیگر حالم را به هم میزند.
به نظرم شبیه جنازهٔ متعفنی بر سر یک راه است که فقط دوست داری بینیات را بگیری و بدون نگاه کردن، تند از کنارش عبور کنی.نمیدانم چطور بنویسم که خیال نکنید افسردهام (که نیستم) ولی واقعا روزشماری میکنم که تمام شود ماموریت نفس کشیدن در این فضای متعفن...
بالاخره بعد از چند سال؟ دوسالی رو که قطعا میشه ولی نمیدونم چند سال جستجو
پیدا کردم
پیدا کردم چیزی رو که از زدن این وبلاگ ها میخواستم بدرست بیارم
پیدا کردم از زدن کانال ها
پیدا کردم از خوندن بعضی کتاب ها
پیدا کردم از خوندن بعضی کانالا
پیدا کردم با حرف زدن با بعضی مشاورا ( یک ذره هم تاثیر نداشتند توی فرو رفتن تو عمق ماجرا فقط باعث میشدند گریه کنم! که اینم خوبه ها! خالی میشدم میتونستم بهتر فکر کنم! ولی ارزش اون همه پولو نداشت با دایی عزیزم بغل گو
روزهای سرد افسردهکنندهاند. چون مجبورت میکنند به درون خودت برگردی، یک گوشه کِز کنی و تنها باشی.
از روزهای سرد متنفرم. از تمام روزهای سردی که اتفاقات دشوار زندگیم توشون افتاده متنفرم. از امروز.
× لطفاً دعا کنید برای مادرم.
تنها با خدا
دور از شهرها
چند صحفه از دعا
میخوانمش همین...
میخواستم بیشتر براتون بگم از این تنهایی
ولی کیبورد تحملش را نداشت.
امشب رو با خدا کلی حال کردم...جاتون خالی... :)
سهراب سپهری
شب سردی است و من افسرده
راه دوری است و پایی خسته
تیرگی هست و چراغی مرده
می کنم تنها از جاده عبور
دور ماندند زمن آدمها
سایه ای از سر دیوار گذشت
غمی افزود مرا بر غمها
فکر تاریکی و این ویرانی
بی خبر آمد تا با دل من
قصه ها ساز کند پنهانی
نیست رنگی که بگوید با من
اندکی صب
افسردگی بخاطر کم کاری در مطالعه
یکی از عوامل مهم افسردگی و بی انگیزگی در دوران کنکور یه دور باطلی هست که شما چون افسرده اید کم انرژی هستید و درس نمی خونید و چون درس نمی خونید و کم انرژی هستید عذاب وجدان میگیرید و افسرده میشید! شما یه جوری باید از این لوپ باطل خودتون رو بیرون بکشید اما چه جوری؟
ادامه مطلب
نگاهی پر از خستگی
به تمام خستگی های آخر هفته روی میز
کلی کار عقب مانده
کلی برگه و خط خطی و مداد و خلاصه ..
یه اتاق بهم ریخته !
همچنان افسرده ولی ساکت تر !
همچنان بهم ریخته ولی پر احتیاط تر !
رک بگویم
برگشتنم را دوست ندارم
دوباره شروع کردن به نوشتن را دوست ندارم
حس میکنم اینجا محدود شده..
کاش میشد یک سری چیز ها را حل کرد
یک سری حرف ها را پس گرفت
یک سری حرف ها را پس داد !
تمام مطالب قدیمی را میخوانم و اگر خوب بود میگذارم باشد..
کمی طول میکشد ولی تمام م
بی قرارم ....
بنی رو خیلی دوست دارم خیلی دلم براش تنگ شده
از این همه فاصله می ترسم ، فکر کنم یه هفته س ندیدمش ...
دیشب رفتم حموم الان حال ندارم موهامو شونه کنم، صورتم رو اصلاح کنم
یه ژولیده تمیزم
دیشب که باهاش حرف زدم متوجه شدم مامانش در نبود من خیلی ناز پسرش رو می کشه و سبد غذای کارش رو پر از فینگرفود های خوشگل کرده.
در حالی که قبلنا خودش غذا درست می کرد برای سرکار رفتن
دروغ چرا خیلی خوشحال شدم تو این اوضاع هوای بنی رو داشته و نداشته افسرده ب
توی وجودم احساس خالی بودن میکنم ، حس بی پناهی ، بی آینده،بی هیچیز. کلمات اونقدری قدرت ندارن که وقتی مینویسم از درون حس خالی بودن میکنم ، بتونم بیان کنم که چقدر تهی و خسته و افسردهم . هیچ رمقی برای ادامه دادن ندارم، هیچ امیدی ایضا. حس رهاشدگی میکنم . حس ادمی که توی غربت گیر کرده باشه و هیچ کس نباشه که اون رو به یه چای گرم دعوت کنه. حس آدمی که توی سیاهی پیش میره .. حس آدمی که خودمم ، که روح و جسمش تاریکه .
اشیاء خنده دار ماه تولدتون:
فروردین :کولمن. سرد وبی احساس
اردیبهشت: کفگیر. ساده و روراست و مهربان
خرداد: آبکش. جذاب و ملوس
تیر: شیلنگ. حساس و خودخواه
مرداد: هاونگ(هونگ). سنگین و با وقار
شهریور: آفتابه. ساده و بی آلایش
مهر: ﺩﺑﻪ ی ﺷﻮﺭ. ﺑﺎﻧﻤﻚ و رازدار
آبان: گوشتکوب. افسرده و کوبنده
آذر: جا ﻗﺎﺷﻘﻲ. ﺧﺴﺘﻪ و دلربا
دی: قوری. مغرور و زودجوش
بهمن: فرغون. کاری ومهربان
اسفند: لگن حمام. ساده و صمیمی
+ فقط اسفند و شهریور به خصوص شهریور
شاید باید بپذیرم کم کم که من افسرده شدم...
کارم شده خوردن ، خوابیدن، بیمارستان رفتن ، لا به لاش سه تار زدن و فیلم دیدن...
دیگه پیاده روی نمیرم...
استخر نمیرم...
برای خودم خرید نمیکنم...
با دوستهام بیرون نمیرم!
از صمیمی ترین دوستم دوری میکنم و اون فکر میکنه برای دوستیمون مشکلی پیش اومده...
کاش میفهید مشکل منم نه رابطه...
شاید کسی باورش نشه ! من به اون تمیزی دو روزه حمام نرفتم ! دو روزه حتی مسواک نزدم ! دو روزه حتی موهام رو شونه نکردم!
به نظرتون باید بر
سه ماه شده که حتی جمعه هم نتونستم برم استخر.
فکر کنم دارم به یک مرد افسرده تبدیل میشم.
وقتش رسیده کاری که بیشترین انرژی رو ازم میگیره و کمترین سود رو برام داره رو ببوسم و بذارم کنار. به زودی معاونت فرهنگی دانشگاه رو بدرود میگم و به خودم این فرصت رو میدم که با کودنی مث صادقی کار نکنم.
بعدش میتونم با خیال راحت برسم به لایه باز و کارهای فریلنسری دیگه ای که دارم.
حتی به جای اینکه وسط کلاسا ده دیقه ده دیقه کتاب بخونم میتونم بشینم یک ساعت مداوم مطالع
حتما بارها شنیده اید که عقل سالم در بدن سالم است! مواد غذایی و داروهای گیاهی مختلف هر کدام اثرات ویژه ای بر سلامتی جسم و روح دارند. افسردگی بر مغز، حافظه، تصمیم گیری، قدرت های ذهنی، شادابی مغز و… تأثیر می گذارد و فرد افسرده را دچار رخوت ذهنی و خستگی همیشگی می کند. سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که: آیا درمان افسردگی با داروهای گیاهی روشی مطمئن، قطعی و دائمی است؟
ادامه مطلب
سلام
پارسال همین موقع با دختری آشنا شدم که خیلی زیبا بود، تو همون نگاه اول عاشقش شدم، بهش پیشنهاد دوستی دادم، اونم قبول کرد ولی بعد مدتی چیزهایی بدی درباره ش فهمیدم، به عنوان مثال قبل من با دست کم پنج تا پسر دوست بوده و رابطه داشته، خلاصه به هر بدبختی بود خودم رو ازش خلاص کردم، خیلی سخت بود برام چون واقعا عاشقش بودم تا یه مدت افسرده بودم، اینم بگم اون هیچ حسی بهم نداشت و صرفا برای گذران اموراتش با من بود، الان که چند ماه گذشته با یه دختر دیگه
درباره افسردگی مردم یزد به اندازه کافی گفته اند و شنیده ایم. ماجرای ایجاد شائبه درخصوص افسردگی مردمان یزد، تا آنجا پیش رفت که استاندار سابق یزد نیز به آن واکنش نشان داد و سخنانی جنجالی به زبان آورد. با توجه به آنکه رسانه ها به اندازه کافی به این موضوع پرداخته اند، و با یک سرچ ساده می توان خیل اخبار و اطلاعات را در اینباره به دست آورد، از طرح آن می گذریم. اما به تازگی خبر رسیده که قزوین هم مردمانی افسرده دارد! همانها که خبر افسردگی قزوینی ها را
من یه پسرم و سی و شش سالمه، دو تا خواهر بزرگتر از خودم دارم که مجرد هستند، باور کنید حتی از فکر کردن به ازدواج و خوشبخت شدن و مسایل جنسی خجالت میکشم، چطور میتونم بی خیال شون بشم و برم دنبال عشق و عاشقی خودم، اینقدر دعا کردم که خواهرام ازدواج کتن که خسته شدم .
گناه من چیه که خواهرانم چند تا خواستگار داشتن و به خاطر بی پول بودن شون ردشون کردن و الان هم دیگه کلا خواستگار ندارن، از زمین و زمان گله دارم و عقده ای شدم .
ای کاش حداقل یه داداش داشتم ت
چرا همهش ماهواره بر درست میکنیمچرا ماهواره بیار درست نمیکنیممیره ماهواره رو میاره دیگه دردسر هم نداریم
هیچ گاه نه به کسی بخندید و نه قضاوتش کنید،هرگز نمی دانید شاید شما هم روزی در همان شرایطقرار بگیرید!
این ماهواره هارو باید بدن مادرا پرت کنن تو مدار، قدرت تشخیص پرتاب دمپایی از فاصله دور و برخورد درست بر مدار کله مون وقتی بچه بودیم اینجور جاها به درد مملکت میخوره
اسم ماهواره رو گذاشتن ظفر. خب منم بودم افسرده میشدم تو مدار قرار ن
نمیدونم چی شد که ماها فکر کردیم یه نسخه برای هممون جواب میده! نسخه ی ازدواج تا قبل از حداکثر سی سالگی و به سرعت فرزندآوری و بعد فرزندپروری!
تا قبل از فرزندآوری همه چیز بد اما قابل تحمله! این زندگی شخصی شماست که میتونید به بهترین نحو بهش گند بزنید و طبق قانون نانوشته جهانی از یه سنی به جای یک ادم افسرده توی خونه دو آدم افسرده باشید(توجه کنید که منظور اکثریته نه تمامیت)
ولی وقتی پای یک موجود دیگه رو به این کثافت دونی باز میکنی باید خیلی خیالت ا
آخه مصبتو شکر 30 رووووووووووووز آخه؟؟؟
بعد تابستون و زمستون واقعا یکیه؟
واقعا چی با خودت فکر کردی؟
ما رو چی فرض کردی؟
آیا به ما کوهان عنایت فرموده ای؟
آیا میایی کارهای منو که همش فکریه و نیاز داره گلوکز برسه به مغزم تا انجامشون بدم، یک روز و فقط یک روز انجام بدی؟؟
وژدانا ما رو گرفتی یا خودتو؟
وژدانا حداقل به من یک ذره از اون جرأت 4- 5 سال پیش عطا فرما که چند روزی مهمونیت رو کنسل کنم و دلی از عزا دربیارم :دی
پ.ن: نمیدونم این که هیچ حس ترس، نگرانی، ا
بسم الله الرحمن الرحیم
شیدا از آن شدم که نگارم چو ماه نو
ابرو نمود و جلوه گری کرد و رو ببست
عشق همچنان جاریست و گریزی از عشق نیست من به دنبال عشق میدوم و در جستجوی عشق از پا نخواهم نشست
+بهش میگم در یک ماه گذشته احساس غمگینی اضطراب بی قراری افسردگی نداشتی
میگه:نه مگه با آهنگای شادی که الان هست آدم افسرده میشه؟
من هیچ من نگاه...نمیدونستم آهنگ های جلف و بی محتوا میتونه این قابلیت رو داشته باشه
من فقط اهل آهنگ نیستم یا شماهم؟
+این الرجبیون؟فرد
برفک واژن چیست و چگونه درمان می شود؟
احتمال بروز برفک واژن در زنان باردار، دیابتی و افسرده بسیار بالا است
برفک واژن چیست و چگونه درمان می شود؟برفک واژن نوعی عارضه زنانه است که در این مطلب به صورت کامل در مورد آن توضیحاتی داده ایم.کاندیدا آلبیکنس (Candida albicans) قارچی است که عامل بروز عفونت دهانی و 80 تا 90 درصد برفک واژن میشود. بدن به طور عادی این نوع باکتری را تولید و حفظ میکند. زمانی که کاندیدا آلبیکنس بیش از اندازه و توانایی بدن تکثی
چندین صدا شنیدهام اما دهان یکیست!گویا صدای نعره و بانگ اذان یکیست!یکسوی بر یزید و دگرسوی بر حسین،خلقی گریستند ولی روضهخوان یکیست!افسرده از مطالعهی زهر و پادزهر،دیدم دو شیشهاند ولیکن دکان یکیست!در عصر ظلم، ظلم و به دوران عدل، ظلم...در کفر و دین مسافرم و ارمغان یکیست!در گوش من مقایسهی خیر و شر مخوان،چندین مجلّد است ولی داستان یکیست!دزد طلا گریخت ولی دزد گیوه نه...دردا که در گلوی گذر پاسبان یکیست!در جنگ شیخ و شاه،
این مدت که فقط یه ناظر منفعل بودم مثل خدا، فهمیدم زیادی قرن بیست یکمی هستی. قرنی که توش کارای بشر خیلی قابل درک نیست. بنظر خیلی وقته دنبال یه شادی میگردی: یه شادی بی انتها، پُر از احوالات تکراری، پرُ از عکسهای سلفی با ژست های نمایشی، پُر از بقیه، پُر از قمارای دو سر باخت. میدونی بنظرم وارد بازی قرن شدی. باید یه فکری کرد.
+ تو آمار ابتدایی تحقیقم پسرا افسرده تر بودن.
این مدت که فقط یه ناظر منفعل بودم مثل خدا، فهمیدم زیادی قرن بیست یکمی هستی. قرنی که توش کارای بشر خیلی قابل درک نیست. بنظر خیلی وقته دنبال یه شادی میگردی: یه شادی بی انتها، پُر از احوالات تکراری، پرُ از عکسهای سلفی با ژست های نمایشی، پُر از بقیه، پُر از قمارای دو سر باخت. میدونی بنظرم وارد بازی قرن شدی. باید یه فکری کرد.
+ تو آمار ابتدایی تحقیقم پسرا افسرده تر بودن.
وقتی کربلا میری همه چیز شیرینه. همه سختی ها آسونه حتی اگه طاقت آدم رو طاق کنه. ممکنه غر بزنی اما ناامید نمیشی...افسرده نمیشی دوباره بلند میشی و حرکت میکنی. سریع خنده به لب هات برمیگرده. خیلی کارها و عباداتی که در حالت عادی توان نداشتی رو میتونی انجام بدی. الان که برگشتم با خودم میگم اون شرایط بد اسکان رو چطور تاب میوردم؟که الان در راحتی و گرمای اتاقم نمیشود..حکایت زندگی ما با یا بدون امام اینست.یک دنیا حرف نگفته هست که جز برای خودم مفهومی ندارد.
حس میکنم دارم افسرده میشم. از کلی شلوغی و خوش گذرونی و مشغله، اومدم خونمون... تنها ام. کاری ندارم ک انجام بدم و روز هارو همینجوری مسخره طور میگذرونم...
تمایلی برای ارتباط برقرار کردن با عادم های دیگ ندارم و معاشرت کردن خ داره برام سخت میشه... و عجیب تر از همه، منی ک صبحا دیرتر از ساعت ۹ نمیتونستم بیدار شم حتی اگ ۴ صب خابیده بودم، الان تا ۴ و ۵ میخابم و ۱۲ بیدار میشم! جوری ک خود مامان هم نگرانه...
اگ ی ترم بالا تر بودم... اگ تجربه بالینی بیشتری داشتم، ق
تا پاییز صبر میکنم
اگر نیامد
خودکشی خواهم کرد
در انتظارش هستم
این جهان افسرده را
باید
با کسی تقسیم کنم
...
دیگر نمیگویم
اگر نیامد خودکشی خواهم کرد
هرکه از کنارم عبور میکند
میگوید: شما چقدر
به ابر
به باران
به سکوت
به نیستی شباهت دارید
من آرام، تنها و منزوی
در آستانهی بهار ایستادهام
پس از آن که برای آخرین بار
خودم را در آینه نگاه کردم
با کفشهای کهنه
تنها
پا به بهار گذاشتم.
- احمدرضا احمدی
آیا ما سزاوار بودیم
ت
قسمت اول:)
ماه رمضان ۱۳۹۷( ایام امتحانات:/)
جزومو میکوبم زمینو و رو به بچه ها که با چهره های افسرده در حال درس خوندن هستن میگم: من دیگه خسته شدم پاشید یه کاری کنیم بعد دوباره درس بخونیم.
زهرا: نیم ساعت دیگه بخونیم تا ۱۲ تکرار خلیل کبابی شروع میشه بریم اونو ببینیم.
نسترن: نیم ساعت دیگههههه؟؟؟ من دیگه خسته شدم.
ادامه مطلب
قسمت اول:)
ماه رمضان ۱۳۹۷( ایام امتحانات:/)
جزومو میکوبم زمینو و رو به بچه که با چهره های افسرده در حال درس خوندن هستن میگم: من دیگه خسته شدم پاشید یه کاری کنیم بعد دوباره درس بخونیم.
زهرا: نیم ساعت دیگه بخونیم تا ۱۲ تکرار خلیل کبابی شروع میشه بریم اونو ببینیم.
نسترن: نیم ساعت دیگههههه؟؟؟ من دیگه خسته شدم.
ادامه مطلب
درباره این سایت